اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۲:۰۷
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۴۶
اذان مغرب ۱۹:۰۷:۵۳
طلوع آفتاب ۰۵:۱۵:۲۲
غروب آفتاب ۱۸:۴۸:۴۱
نیمه شب ۲۳:۱۵:۵۴
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۹/۱۵ - ۰۸:۳۱
«سراج 24» گزارش می‌دهد؛

بازخوانی 4 خیزش جنبش دانشجویی در دوران پهلوی/شکست استکبار پهلوی با خیزش نیروهای اسلام‌گرا/تفاوت مبارزات ملی‌گراها و اسلام‌گراها در جنبش دانشجویی

خیزش چهارم که تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) تداوم داشت، مهمترین خیزش سیاسی دانشجویی در ایران بود که در دهه 50 به تدریج در یک خط واحد عمل کرد.

بازخوانی 4 خیزش جنبش دانشجویی در دوران پهلوی/شکست استکبار پهلوی با خیزش نیروهای اسلام‌گرا/تفاوت مبارزات ملی‌گراها و اسلام‌گراها در جنبش دانشجویی
به گزارش خبرنگار سراج24، 16آذر در تقویم دانشجویی کشور؛ روز دانشجو بوده و به عنوان نمادی از مبارزات تاریخی دانشجویان شناخته می شود. روز دانشجو به مناسبت حادثه تاریخی 16 آذر 1332 نامگذاری شده و سالها مبارزات ضد استبدادی و استکباری دانشجویان به مناسبت سالروز هجوم نیروهای امنیتی رژیم پهلوی به دانشکده فنی دانشگاه تهران و کشته شدن سه تن از دانشجویان این دانشگاه (به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جنبش دانشجویی) گرامی داشته می شود.
 
با وجود اینکه تاریخ فعالیت جنبش دانشجویی به دوران مشروطه و اعزام محصلین به اروپا مربوط است، اما این فعالیت ها در سال 1313 و با تاسیس اولین دانشگاه¬ها در کشور وارد مرحله عینی خود می شود. با این تحول است که همزمان تکاپوی دولت برای کنترل و هدایت جریان دانشجویی نیزآغاز می شود. لذا در تمام دوره پهلوی علاوه بر تبلیغات گسترده ای که برای ورود فرهنگ غربی صورت می گیرد، جریان های انحرافی دولت ساز نیز وارد عرصه می شوند.
 
در این دوره سیاست اول رژیم پهلوی، هم پهلوی اول و هم پهلوی دوم غربی کردن دانشگاه ها است. رژیم تلاش می کند، دانشجویان تنها با ظواهر تمدن غرب، آشنا شوند و تنها آموزشهای صنعتی و آداب ظاهری فرنگی را یاد گیرند و در مسائل سیاسی کشور دخالتی نداشته باشند.
 
 این فضا؛ واقعیتی است که در دوره  پهلوی به عینه مشهود است. به گونه ای که همانند محیط دانشگاه ها، بر جنبش دانشجویی نیز فرهنگ غربی تسلط پیدا کرده و کل دانشگاه های ایران در انحصار اساتید غرب زده و سفارتخانه ای خارجی است؛ لذا جنبش دانشجویی نیز تحت تاثیر این سیاست، مبهوت غرب مورد تبلیغ دولت قرار گرفته است.
 
در بعد دیگر رژیم پهلوی با حمایت پنهانی از ورودگروههای افراطی مثل توده¬ای ها و مارکسیست ها در تلاش برای تخطئه باقی جنبش دانشجویی مستقل و آگاه است. این دوره دوره ای است که با سیاست های دولت، گروههای «پان ایرانیسم» و «پان مدرنیسم» شکل می گیرند، توسط دولت تبلیغ می شوند و به عنوان ابزاری برای دین گریزی و مبارزه با گروههای اسلامی مورد سوء استفاده قرار می گیرند.
 
اما شکل گیری گروه‌های اسلام گرا که با هدف حفظ شأن اسلام و مقابله با افکار ضد دینی وارد عرصه می شوند در هر دو دوره، رژیم پهلوی را ناکام می گذارد و بدین صورت مقدمات حضور گروههای انقلابی و نیروهای انقلابی پیرو خط امام(ره) فراهم می شود. 
 
همه این‌ها در حالی است که رژیم پهلوی در تلاش بود با سیاست های خود دانشجویان و جنبش های دانشجویی را غرق ظواهر غرب و فرهنگ غربی کند و آنها را از ورود به مباحث داخلی و استبداد داخلی دور نگه دارد.(مطهری نیا، 1381: 46)  
 
رژیم پهلوی با همه اقداماتی که برای مهار جنبش دانشجویی به کار بست در رسیدن به اهداف خود ناکام بود و این مسئله در مروری بر خیزش جنبش دانشجویی دوران پهلوی که در چهار خیز مورد بررسی قرار گرفته است: 
 
1. خیزش اول جنبش دانشجوئی(تشکل‌های غیر منسجم)
2. خیزش دوم جنبش دانشجوئی(تشکل‌های توده ای)
3. خیزش سوم(تشکل¬های اسلامی و ملی گرا)
4. خیزش چهارم(تشکل‌های مبارز انقلابی)
 
*****خیزش اول جنبش دانشجوئی؛ تشکل‌های غیر منسجم
 
شکل گیری منسجم جنبش دانشجویی در ایران دقیقا دوره است که رضا خان به قدرت بلامنازع کشور تبدیل شده و هیچ یک از ارزش‌های غرب آموز دانشجویان در ایران مصداق عینی ندارد. لذا به طبع رفتارهای مستبدانه رضا شاه، حرکتهای سیاسی دانشجوئی بسیار سریع تر از حد انتظار شروع به فعالیت می کنند و دلیل اصلی اعتراضات دانشجویی در درجه اول ریشه در استبداد شخص رضاخان و وابستگی رضا شاه به غرب دارد. 
 
جنبش دانشجوئی در این دوره، فاقد الگوی معین و محصول فعالیت های پراکنده دانشجوئی است و تازه تأسیس بودن دانشگاه و بافت جمعیتی محصول حضور طبقات بالای جامعه در دانشگاه تهران، از عوامل بی شکلی جنبش دانشجوئی در این مقطع است(مطهری نیا: 46)؛ همه این‌ها سبب شده بود تشکل‌های دانشجویی به صورت پراکنده و معمولا بدون هدف؛ با تفکر غربی و با قیاس جامعه ایران با جوامع غربی  انتقاد از صرف رضاخان را در دستور کار قرار دهند.
 
دانشجویان در این مقطع با انتقاد از نوع حکومت رضاخان، او را «آلت دست امپریالیسم انگلیس» می دانند. با این تفکر است که بتدریج نشریات دانشجوئی با محوریت حرکت‌های روشنفکری و آزادی خواهانه ابتدا در خارج از کشور و در ادامه در داخل نیز منتشر می شوند و در آنها اقدامات دولت پهلوی به باد انتقاد گرفته می شوند.
 
در این مقطع است که به تدریج افکار مارکسیستی و کمونیستی نیز وارد جنبش های دانشجوئی شد و خیلی سریع استفاده ابزاری رضاخان از حربه جریان های کمونیستی نیز آغاز شد. با این سیاست است که بسیاری از جنبش ها با عنوان کمونیسم سرکوب می شود. برای نمونه دستگیری گروه معروف به 53 نفر (که عمدتا از دانشجویان دانشگاه تهران بودند)به جرم تبلیغ عقاید کمونیستی بازداشت شدند. اما سرکوب جنبش دانشجویی با سوء استفاده از خطر کمونیسم در دوره پهلوی دوم به سیاست ثابت دولت تبدیل می شود و با شدت تمام ادامه می یابد. 
 
*****خیزش دوم جنبش دانشجوئی؛ تشکل‌های توده‌ای
 
از 1320 ش به بعد جنبش‌های دانشجویی شکل منسجم تری به خود می گیرند و جریانات روشنفکری در اثر تنوع مطبوعات و دیدگاه‌های متفاوت، احزاب و گروه های سیاسی-فرهنگی، دچار تحولات گسترده ای می شود. در این فضا است که گروه‌های چپ و متمایل به اندیشه های غیر بومی مجالی برای تنفس تفکرات اسلامی باقی نمی گذاشتند و دولت¬ها در ایران نیز با حمایت پنهانی از این جریانات؛ وجود آنها را عاملی برای سیاست های خود ساخته و سیاست های خود را پیش می برد. در چنین فضایی است که حزب توده اقدام به عضوگیری از بین تشکلهای دانشجوئی می کند و «سازمان جوانان حزب توده» را تشکیل می دهد. خیلی زود دانشجویان توده ای به اعضای مخفی و یا هوادار حزب تبدیل شدند. به سبب همین مسئله نیز سرکوب جنبش دانشجویی به بهانه جریان‌های کمونیستی نیز شدت بیشتری می گیرد.
 
*****خیزش سوم؛ تشکل‌های اسلامی
 
در مقابل دانشجویان توده ای که به شدت تحت تأثیر گروه‌های چپ گرا، شوونیستی، غرب گرا و ... بودند، گروه‌های فرهنگی و سیاسی اسلامی نیز درصدد دفاع از فرهنگ اسلامی برآمدند. از جمله این فعالیت‌ها و گروه‌ها می‌توان به تشکیل «کانون نشر حقایق اسلامی» در مشهد با هدایت محمدتقی شریعتی، «اتحادیه مسلمین و جمعیت مبارزه با بی دینی» با هدایت نواب صفوی و حاج سراج انصاری، «جامعه اسلامی» به رهبری شیخ عباسعلی اسلامی و فعالیت های سیاسی آیت الله کاشانی و فدائیان اسلام اشاره کرد. همچنین فعالیت های «انجمن اسلامی دانشجویان، به عنوان نخستین تشکل اسلامی رسمی و علنی در دانشگاههای ایران معاصر ایجاد شد و به سرعت به تمام دانشگاههای کشور سرایت کرد(یوسفی، 1376).
 
 در 1320 گروهی جدیدی بنام «نهضت خداپرستان سوسیالیست» در دانشگاه تهران تشکیل شد که جلال آشتیانی و محمد نخشب رهبری این گروه را بر عهده داشتند. آنها در جلسات سخنرانی آیت الله طالقانی فلسفه و اصول سیاسی اسلام را فرا گرفتند و از آن برای ترمیم نظریات مارکسیستی استفاده کردند؛ چرا که در نظر این گروه اساس جهان بینی توحید(دین و مذهب)، اساس اقتصاد اصول سوسیالیسم و اساس سیاست دخالت مردم در امور کشور بود(ثقفی، 1376: 14).
 
در ادامه حرکت‌های سیاسی دانشجویی، نوبت ملی گراها بود که از نیروی عظیم دانشجویان برای پیشبرد اهداف جنبش خود بهره گیرند. در نتیجه تشکلی وابسته به نهضت ملی در دانشگاه در این زمینه شکل گرفت که به «سازمان صنفی دانشجویان دانشگاه تهران» معروف شد. این سازمان در دوران سخت نهضت ملی، نظیر خرید قرضه ملی، تظاهرات 30 تیر 1331، مقابله با توطئه 9 اسفند 1331 کارایی خود را نشان داد(مطهری نیا، 1381: 48). این جنبش به گروه‌های اسلام گرا و مذهبی نزدیک بود و در بسیاری از مسائل با آنها اتفاق نظر داشتند. دو جبهه ای که بعدها و بتدریج در یک جبهه متحد شدند و از خط امام خمینی(ره) حمایت کردند.
 
*****خیزش چهارم؛ تشکل‌های مبارز اسلامی و غلبه بر استکبار
 
جنبش دانشجویی در ایران بعد از کودتای 28 مرداد 1332 پر رنگ تر شد و با اعتراض و راهپیمایی هایی که از سوی دانشجویان دانشگاه تهران صورت می‌گرفت، عملا وارد صحنه مبارزات سیاسی با رژیم پهلوی شد. این مبارزات با تظاهرات گسترده در اعتراض به سیاست های آمریکا، دخالت های انگلستان، حبس و محاکمه مصدق، شایان و رضوی شروع شد و با تظاهرات روز 16 آذر 1332، روز تاریخی و فراموش نشدنی در مبارزات دانشجویی رقم خورد. در دهه 30 مبارزات دانشجوئی در سطح گسترده و بصورت تظاهرات خیابانی و تحصن ادامه پیدا کرد. 
 
در بهمن 1340 درگیری پلیس با دانشجویان به داخل دانشگاه تهران کشیده شد و اهمیت حرکتهای دانشجوئی بیش از پیش محرض شد. در این دوره مبارزات دانشجوئی چه صنفی و چه سیاسی به سرعت به سازمان اطلاعات گزارش داده می شد، که نشاندهنده اوج گیری مبارزات دانشجوئی بر ضد حکومت وقت بود. خشونت ها علیه حرکتهای دانشجوئی موجب شد تا از سال 1350 به بعد «براندازی رژیم پهلوی» تنها هدف این حرکتها و تشکلها باشد(آذری، 1383: 109).
 
افزایش اعتراضات دانشجویی و در مقابل سرکوب شدید آنها توسط پلیس و گارد ملی، بازتاب گسترده ای به خود گرفت و دانشجویان در هیچ نقطه ای از کشور در امان نبودند. خیزش چهارم که تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) تداوم داشت، مهمترین خیزش سیاسی دانشجویی در ایران بود که در دهه 50 به تدریج در یک خط واحد عمل کرده و تحت لوای آرمان‌های امام(ره) نقش بسزایی را در تحقق و پیروزی انقلاب ایفا کردند.
 

پی‌نوشت:

 
1. آذری خاکستر، غلامرضا(1383) . تشدید مبارزات دانشجوئی از سال 1332 تا 1357 . مجله زمستان، شماره 21، صص 114-105.
2. ثقفی، مراد(1376) . الگوهای نوآوری سیاسی در ایران؛ نگاهی به تجربه نهضت خداپرستان سوسیالیست . فصلنامه گفت  و گو، شماره 17، صص 15-14.
3. مطهری نیا، مهدی(1381) . اعتراض بزرگ! مروری بر پیشینه جنبش دانشجوئی ایران . مجله زمانه، شماره 4 و 3، صص 48-45.
4. یوسفی اشکوری، حسن(1376) . در تکاپوی آزادی . جلد اول، تهران، بنیاد فرهنگی مهندسی مهدی بازرگان.
 
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••